جاسوسی با پیشانی پینه بسته
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۸۳۷۵
اعتماد نوشت: پیشانیاش پینه بسته است؛ دکمههای پیراهن یقه گردش تا بالا بسته است؛ تهریشی که صدق ریش کند؛ شمایلی است از علیرضا اکبری که قوه قضاییه دیروز اجرای حکم اعدامش را تایید کرد. او ۶۱ ساله بود و اتهامش افساد فیالارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق جاسوسی به نفع دولت انگلستان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند روز پیش بود که تعدادی از روزنامهنگاران نزدیک به رسانههای خاص و پیرو آنها تعداد دیگری از اکانتهای ناشناس و خاص، درباره موضوعی با عنوان دستگیری یک «ابر جاسوس» خبرهایی را مطرح کردند. بعد از آن کمکم به صورت قطرهچکانی اطلاعاتی از فرد مدنظر بیرون داده شد.
نهایتا او معرفی شد: «علیرضا اکبری»، معاون سابق یکی از وزرای دفاع اسبق و مشاور او. وزیر مدنظر هم دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی است: «علی شمخانی». به روایت گزارشی که «ایسنا» منتشر کرده او یکبار سال ۱۳۸۷ به اتهام جاسوسی دستگیر میشود، اما «تعهد» میدهد که دیگر با «سرویسهای اطلاعاتی ارتباط نگیرد» و بنا بر قولی که داده، حکمش تعلیقی میشود.
این در حالی است که همان زمان او در قامت معاون و مشاور وزیر دفاع اسبق با رسانههای دولتی گفتگو میکرد.
او سال ۱۳۸۸ به دلیل آنچه بیماری عنوان شده، از کشور خارج و راهی لندن میشود و به روایت «ایسنا» «بار دیگر با افسران اطلاعاتی انگلیس ارتباط میگیرد». به عبارت دیگر او که دو سال پیشش به اتهام جاسوسی دستگیر و با قول و تعهد که دیگر جاسوسی نکند آزاد شد، دوباره «ارتباط» میگیرد.
گزارشهایی که در رسانههای رسمی داخلی آمده روایت میکنند که سال ۱۳۹۱ او به ایران میآید، اما مشخص نیست که اکبری خودش با برنامه خودش به ایران «بازمیگردد» یا «دوست و آشنای معتمدی او را ترغیب به بازگشت میکند».
بازنشسته از کجا؟او سال ۱۳۸۱ بازنشسته شده است، اما در اطلاعات رسمی منتشره به روشنی گفته نشده که او کارمند کدام نهاد بوده و از جانب کدام نهاد بازنشسته شده است.
بنا به اطلاعاتی که قوه قضاییه از او منتشر کرده، اقدامات و ارتباطات اکبری را به دو بخش «سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸» و بعد از خروج از کشور و بازگشت مجددش در سال ۱۳۹۱ تقسیم کرده است. او پس از بازنشستگی «به فعالیتهای پژوهشی و تجاری در بخش خصوصی روی آورده است که مورد شناسایی سرویس اطلاعات مخفی انگلیس قرار گرفته و فرآیند جذب او از سوی یک رابط ایرانی که از گذشته با اکبری ارتباط داشته، آغاز میشود.»
قوه قضاییه میگوید: اکبری در رفتوآمدهایش به کشورهای مختلف، «اطلاعات مهم کشور در مسائل راهبردی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، منطقهای، دفاعی، موشکی، مذاکرات هستهای و مباحث اقتصادی مرتبط با تحریمها را جمعآوری و به صورت کاملا آگاهانه و هدفمند تحویل افسران اطلاعاتی انگلیس داده است.»
همچنین قوه قضاییه گفته که او در «اعترافات صریح» خود که در جریان «بازجوییهای تخصصی» وزارت اطلاعات و «نزد مقام قضایی» بوده، گفته که سوالاتی که «افسران اطلاعاتی MI ۶ از وی درباره حوزههای مختلف در ایران پرسیدهاند، بیش از ۲۰۰۰ سوال» بوده است.
مواضع اکبری تا جایی که در دسترس است، مواضعی نسبتا تند و علیه تیم مذاکرهکننده دولت محمد خاتمی است و از وزارت خارجه و تیمهای مذاکرهکننده دولتهای احمدینژاد حمایتهایی قوی کرده؛ تحریمها را در عین سختی، مفید دانسته و ترسی هم از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت نداشته است. خبرگزاری ایسنا در خبرهای سال ۱۳۸۱ که از علیرضا اکبری دارد، او را «معاون سابق وزیر دفاع» و «مدیر موسسه پژوهشهای راهبردی تصمیم» معرفی میکند. این خبرگزاری دولتی در خبری به تاریخ ۲ خرداد ۱۳۸۲ و با کد خبر «۸۲۰۳-۰۰۴۲۶»، از عنوان «سردار علیرضا اکبری، مشاور اسبق وزارت دفاع» برای او استفاده کرده است.
مواضعی تند و تیزمرداد ماه ۱۳۸۲ او در سخنانی که «ایسنا» آن را منعکس کرده، دستیابی به سلاح هستهای را «بازدارنده» توصیف کرد: «شاید بیشترین خاصیت سلاح هستهای عدم استفاده از آن است و مهمترین بهرهای که از آن تاکنون برده شده ایجاد نوعی بازدارندگی و برتری قوا بوده است. کاربردهای عدم استفاده از سلاح هستهای در عین داشتن آن قابل مقایسه با کاربردهای استفاده از این سلاح نیست.»
در همان بازه زمانی او در میزگردی با عنوان «بررسی پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای و موضع ایران در قبال آن»، باز هم همان مواضع را تکرار کرده بود: «خاصیت بمب هستهای در استفاده نکردن از آن است.» او همچنین مخالف سرسخت پروتکل الحاقی بود و آن را «کاپیتولاسیون» دانسته بود: «نباید این پروتکل را امضا کنیم و حتی اگر اجبارها هم زیاد شود؛ باز نباید مجلس آن را تصویب کند... مقام معظم رهبری گفتهاند به کارگیری بمب هستهای خلاف اخلاق است. این پروتکل به لحاظ حقوقی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی نافی و مضر به حال منافع ملیمان است.»
او سال ۱۳۸۴ با پایان دولت محمد خاتمی و روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، در انتقاد به سیاستهای دولت خاتمی گفته بود: «انتخاب امروز ما در مساله هستهای درحد و اندازه استراتژی امنیت ملی ایران نیست.»
مرداد همان سال هنگامی که اروپاییها پیشنهاداتی برای مصالحه در ماجرای هستهای ارایه کردند، او که «معاون سابق وزارت دفاع در امور راهبردی و روابط خارجی» معرفی شده بود، تاکید داشت که «ایران باید پیشنهاد اروپا را رد کند، از قطع مذاکراتی اینگونه یکجانبه استقبال کند. بدون شک و هر چه سریعتر تاسیسات اصفهان باید راهاندازی شود، چراکه این مساله هیچ ارتباطی با بحث غنیسازی پیدا نمیکند، ضمن آنکه انجام غنیسازی هم تا درصدی خاص، مشکلی نخواهد داشت.»
او پیشنهاداتی را مطرح میکرد که بیشتر از تندروها شنیده میشود: «ایران میتواند خط قرمز خود را داشتن چرخه کامل تکنولوژی هستهای و نه زنجیره سوخت قرار دهد، تا آن وقت شاهد انعطاف بیشتر غرب باشیم.»
شورای امنیت؟ خیلی هم خوب است!مهر ۱۳۸۴ در حالی که زمزمههای ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل شنیده میشد، او در رسانهها این موضوع را کوچک میشمرد و حتی آن را به نفع مردم ایران میدانست. هیچ بعید و دور از ذهن نیست اکبری در مراکزی هم که رفت و آمد داشت، همینها را تکرار میکرده است: «ایران بدش نمیآید برای یک بار تابوی شورای امنیت در افکار عمومی شکسته شود و اساسا غرب و اروپا از گرایش ایران به واسطه مساله هستهای خود به این سمت و سو نگران است. تلاش ایران برای شکستن این تابو و موفقیت در این پروسه نه تنها منفعت ایران را دربردارد، بلکه برای عموم کشورهای در حال توسعه حایز اهمیت است.»
او در مواضعی دیگر که «ایسنا» از او منتشر کرده بود، تصمیمگیری در شورای حکام علیه ایران و حتی به میان آمدن سخن از ارجاع پرونده به شورای امنیت را «جای نگرانی» ندانسته بود.
ایران از بحران گازی میان روسیه و اوکراین استفاده کند!اکبری که به گواه قوه قضاییه در سال ۱۳۸۴، همکاریهایی با سرویس اطلاعاتی بریتانیا داشته، سخنان و راهبردهایی پیرامون استفاده ایران از «بحران گازی میان روسیه و اوکراین» گفته بود و آن را از جمله «اهرمهای ایران در مذاکره با اروپا» میدانست: «اهرمهای قدرتی ایران در رابطه با اروپا گستردهتر از آن سطح است که یک رویارویی مقطعی میان روسیه و اوکراین در خصوص گاز روی آن تاثیر عمده بگذارد.» تحلیل اکبری اینگونه بود که با ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت، «در حوزه انرژی، احتمالا شوک نفتی ایجاد خواهد شد.» او حتی به لحاظ حقوقی هم گفته بود که «حیطه مانوری که برای اقدام علیه کشورهای عضو آژانس وجود دارد کاملا معین و مشخص است و نمیتوان با استناد به هر مسالهای موضوع هستهای ایران را قابل ارجاع به شورای امنیت دانست.»
از مجموع مواضع علیرضا اکبری در بازهای که پرونده ایران در راه شورای امنیت ملل متحد بوده، اینطور بر میآید که از نظر او، اولا چنین اتفاقی شدنی نیست و ثانیا در صورت ارجاع، نه تنها ضرری ندارد، بلکه برای مردم مفید هم خواهد بود. موضوع دیگر انتقادات او از عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به رهبری حسن روحانی در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ بود. او در مصاحبههای مختلف به این تیم و تصمیمات آن تاخته بود.
او در مصاحبهای با «ایسنا» تصمیمات اجرایی در بازه زمانی مذکور را از جمله تصمیمات «خطیر و حساس جمهوری اسلامی ایران در این عرصه» دانسته بود. او «تغییر تیم تصمیمسازان موضوع هستهای و اقداماتی که طی ۶ ماه گذشته در مقاطع مختلف» انجام شده را منجر به «سه پیروزی بسیار بزرگ» برای کشور ارزیابی کرده بود. اکبری در همان سخنان «پایان دادن به تولید سوخت هستهای و روی آوردن به طرح تولید گسترده صنعتی» را «ضروری» دانسته بود. او همچنین پلمب تاسیسات هستهای را که در نتیجه مذاکرات هستهای دوران خاتمی بود «تحقیر» توصیف میکرد.
پس از اینکه پرونده ایران به شورای امنیت میرود، او اقدام به ایجاد خوشبینی میکند: «اینگونه نیست که در شورای امنیت با وضعیت کاملا یکپارچه و قطعی مواجه باشیم؛ میتوان از وزن برخی اعضای دایم به شکلی سلبی برای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کنیم.»
همه اینها در زمانهای است که پرونده ایران در مسیر شورای امنیت ملل متحد بود و نهایتا اسفند ۱۳۸۴ نخستین قطعنامه این شورا علیه ایران صادر شد.
حمایت از نامه احمدینژاد به بوشاردیبهشت ۱۳۸۵، زمانی که محمود احمدینژاد به جرج بوش پسر رییسجمهور وقت ایالات متحده نامه سرگشاده نوشت، اکبری از این نامه استقبال کرد: «چه اشکالی دارد که احمدینژاد به بوش به عنوان رییسجمهور یک کشور که مسوولیت یک ملت را بر عهده دارد، با ویژگیهایی که از او میشناسیم، نامه نوشته و نکاتی را به او متذکر شود، ولو بوش را فرعون در نظر بگیریم. اشکالی ندارد احمدینژاد نکاتی را که باید بگوید و هم به نفع ما و هم به نفع بوش است، متذکر شود.»
با تحریم شکوفا میشویم!خرداد ماه ۱۳۸۵ درباره تحریمهای بینالمللی علیه ایران گفته بود که «ممکن است به لحاظ بهرهوری و امکان بهرهوری از منابع ملی فشار بر ما وارد آید، اما در واقع آثار جانبی مثبتی دارد، چراکه ظرفیتهای ملی بیشتر شکوفا میشود و بر خلاف خواسته امریکا به سمت استقلال بیشتر میرویم و یاد میگیریم در شرایط سختتر مستقلتر زندگی کنیم.» او از رویکرد دولت محمود احمدینژاد به عنوان دولتی یاد کرد که در آن «تفکر همه استقلال، حاکمیت و منافع ملی» است و «در این مسیر پذیرفتن شرایط تحمیلی را روا نمیداند.»
او همان زمان، در گفتگو با روزنامه رسالت باز هم به تیم مذاکرهکننده زمان خاتمی تاخته بود: «سیاست خارجی قبلی نسبت به منافع دیگران یوزر فرندلی بود، اما سیاست خارجی امروز نسبت به منافع خودمان بیشتر یوزر فرندلی است.» او درباره مذاکرهکنندگان هستهای به رهبری روحانی، به کنایه گفته بود که «هنوز هم معتقدند آنها هنر کردهاند که به هر قیمتی نگذاشتند موضوع ما در شورای امنیت مطرح نشود بهرغم اینکه میگفتند به محض اینکه موضوع در شورای امنیت مطرح شود ما در سراشیبی خطر بزرگ قرار خواهیم گرفت، هنوز هم بعضی از همنظرهایشان یا خودشان این رویه را دنبال میکنند.»
دولت خوب کار کرده!اکبری همچنین درباره سیاستهای دولت نهم تاکید کرده بود که «به لحاظ استراتژیک وضع ما خیلی بهبود یافته است... دولت تاکنون خوب کار کرده است... مجموعه نظام برای تصمیمگیری در مساله هستهای شاهد وقوع تحول راهبردی است و بهبود یافته است.» اکبری هم از زبان مردم ایران صحبت کرده بود که «وقتی مردم به اهمیت موضوع هستهای پی بردهاند، این آمادگی را دارند تا در کنارش بایستند و برایش مبارزه کنند. این مبارزه هم انرژی میطلبد و هم پیروزی دارد.»
در آستانه صدور دومین قطعنامه هستهای در شورای امنیت، او گفته بود: «فرضا متن قطعنامه در پایتختهای مخلتف تایید و نهایی و در شورای امنیت مورد بحث قرار گیرد چنانچه حاوی عنصر تهدید در تحریم در قالب فصل هفتم منشور باشد با چالش جدی حداقل از جانب چین مواجه خواهد شد.»
با تحریم ایران قیمت انرژی جهانی بالا میرود!او مدتی قبل از صدور قطعنامه ۱۷۳۷ در عین اینکه تحریم را در «کوتاهمدت» غیرمفید دانسته بود، اما اینگونه گفته بود که تحریمها «در میانمدت و بلندمدت فواید خود را نشان میدهد.» او باز هم به تاثیرات فقدان ایران در بازار انرژی اشاره میکرد و تحریمهای ایران را باعث «شوک تزلزل در محیط اقتصادی دنیا» میدانست: «تورم» و «گاهی رکود» و «بالا رفتن قیمت انرژی» از جمله اتفاقاتی بودند که اکبری از آنها به عنوان اثرات حاصل از تحریمهای ایران در فضای بینالمللی یاد میکرد. او تاکید میکرد که «غرب بیشک از تحریم ایران متضرر خواهد شد و نامعادله انرژی و بازار از اثرات مشخص تحریم بر طرفهای ایران است.»
اکبری در واکنش به صدور قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره فعالیتهای هستهای ایران، «تنها راه برونرفت از وضعیت فعلی را رسیدن ایران به مرحله غیرقابل برگشت تولید صنعتی و اقتصادی سوخت هستهای» دانسته بود. او در سخنانش در عین استفاده از دیپلماسی، بر «مقاومت» نیز تاکید داشت.
رویکرد سیاست خارجی هجو میشوداکبری تیر ماه ۱۳۸۶، در گفتگو با «فارس» که در «کیهان» هم بازتاب داشت، خواستار «رویکردهای هجومی» در سیاست خارجی شده بود: «لاجرم بهترین دفاع، هجوم در برابر هجوم است. سیاست خارجی ایران باید از ابتدا هجومی میبود، اما در طول تقریبا ۲۰ سال گذشته، از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۴ برخی عوامل موثر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فکر میکردند که میشود با اربابان قدرت بینالمللی به یک سازش دست یافت و این سازش فقط از مسیر کوتاه آمدن حاصل میشود.»
او همچنین عقیده داشت که «در برخی یا بسیاری موارد شاهد بودیم کسانی در سطوح سیاستسازی در ساختار سیاست خارجی کشور، به دنبال راهحل از مسیر سازش بودند و مثلا هنگامی که ایالات متحده مواردی، چون طرح براندازی و ... را مدنظر داشت، تلاش میکردند کشور را قانع کنند که مواضع قدرت خود را ترک کند.»
هرچند او نامی از شخص خاصی نبرده بود، اما این سالها همچنین ادبیاتی در فضای سیاسی ایران رایج بود که مقصودشان هم جواد ظریف و حسن روحانی است.
به گفته او اشخاصی که «صاحب مناصب مهم بودند میگفتند کشوری مثل ایران برای امنیت ملی نیاز به توان ملی ندارد، بلکه میتواند از چتر امنیتی بینالمللی مثل معاهدات خلع سلاحی بهره بگیرد.» او درباره «صاحبان مناصب مهم» در گذشته، گفته بود که آنها «با بازگذاشتن میدان برای نفوذ هرچه بیشتر دستگاههای کنترلکننده براساس معاهدات خلع سلاحی، ایدههای خود را عملی میکردند.» او هنگامی از نفوذ دستگاههای کنترلکننده صحبت میکرد که به گفته قوه قضاییه در همان زمان مشغول همکاری با دولت بریتانیا بوده است.
اگر مقاومت میشد!معاون شمخانی در زمان وزارت دفاع، اسفند ماه ۱۳۸۷ و چند ماه به انتخابات ۱۳۸۸، درباره احتمال صدور قطعنامهای دیگر درباره ایران گفته بود: «شاید در امریکا کسانی باشند که فکر کنند صدور قطعنامه میتواند اعتماد ملت را به یک جناح، کم و به جناح دیگری زیادتر کند.»
او بار دیگر به تیم هستهای روحانی از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ حمله کرده و گفته بود: «اگر آن روز این مقاومت وجود داشت شاید شاهد صدور قطعنامه دیگری نبودیم.»
اکبری که «قائممقام سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸» هم بوده، در سخنانی که کیهان در پاورقی خود با عنوان «کارشکنی بهزاد نبوی در جنگ»، از او نقل قول کرده بود، معتقد بوده که «بهزاد نبوی هم بحثشان این بود که کشور توان ادامه جنگ را ندارد».
سال ۱۳۸۶ که محمود احمدینژاد برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود، او در گفتگو با روزنامه «ایران»، حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر را موردی «مشکوک» توصیف کرد که «بسیار مورد بهرهبرداری و استفاده امریکا قرار گرفت.»
اکبری در حمایت از حضور احمدینژاد تاکید کرده بود که «حضور دکتر احمدینژاد میتواند نسبت میان ایران و تروریسم که از سوی آنها مطرح میشود را خنثی کند... وقتی دکتر احمدینژاد مباحثی که رگههایی از حقیقت در آن وجود دارد را مطرح و به عنوان رییسجمهور راجع به برخی مباحث نقادانه صحبت میکند، این امر میتواند سوالاتی را در افکار عمومی مردم ایجاد کند و امریکاییها دقیقا از همین مساله نگرانند.»
چند سوال پیرامون پرونده اکبریشاید گفته شود که مواضع او اهمیت چندانی نداشته، اما با توجه به رفت و آمدهای او به مراکزی که گفته شده مراکز حساسی بودهاند، مواضعش میتوانسته تاثیراتی بر تصمیمگیران و تصمیمسازان داشته باشد.
اما موضوعی که محل سوال میشود، این است که وقتی شخصی به اتهام جاسوسی بازداشت میشود، آنطور که «ایسنا» روایت کرده، آیا قول گرفتن و اخذ «تعهد» برای اینکه دیگر جاسوسی نکند، کفایت میکند و برای همه این رویکرد قابل اجراست؟
نکته دیگر هم این است که او از سال ۱۳۹۸ بازداشت شده و قاعدتا آنها که باید، خبردار شدهاند؛ چرا همان زمان یا حتی یکی، دو سال پس از آن این موضوع علنی نشده است؟
منبع: فرارو
کلیدواژه: جاسوس انگلیسی محمود احمدی نژاد شورای امنیت شورای امنیت احمدی نژاد هسته ای ایران صدور قطعنامه ارجاع پرونده مذاکره کننده علیرضا اکبری سیاست خارجی قوه قضاییه بین المللی هسته ای همان زمان هسته ای رسانه ها تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۸۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا دکترین هستهای ایران تغییر کرده است؟
دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد.
ارسال چند پیام از سوی آمریکاییها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیشازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینهها را «روی میز» نگه میدارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاحهای هستهای بهعنوان بخشی از تلاشهای دیپلماتیک گستردهتر برای جلوگیری از جنگ همهجانبه در خاورمیانه را احیا کند.
این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمامعیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.
پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابلتوجه نوشت که ممکن است در آیندهای نهچندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!
البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارشها اعلام کرد که در مورد راههای ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما میبایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.
برای مهار ایران با آنها گفتگو کن!
برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوقهایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. بهعبارتیدیگر آمریکاییها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیدهاند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدستداده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.
این گزاره شواهد قابلتوجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبهجلو است.
البته آمریکاییها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش میبرند، کاخ سفید هفته قبل معافیتهای تحریمی را که به ایران اجازه میداد در پروژههای هستهای با طرفهای بینالمللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان میدهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن بهسوی مذاکره است!
درحالیکه آمریکا با عدم تمدید معافیتهای هستهای مرگ برجام را تائید کرده اما در آنسو در حال دادن تنفس مصنوعی بینتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.
شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنالهای برجامی نوشته است:
تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانالهای ارتباطی مستقیم را نشان میدهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را بهعنوان یک کشور دارای آستانه هستهای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هستهای بچرخاند، این خطر حتی جدیتر خواهد شد. علیرغم پیامهای گستردهای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.
آیا دکترین هستهای ایران تغییر کرده است؟
تغییر در دکترین هستهای ایران یکی از گزارههای جدید غربیها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانالهایی هدایت میکند که خروجی آن طرح مهار است.
یکی از مهمترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبهای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماهها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هستهای دارد یا خواهد داشت.
البته گروسی گفته است که نمیتوان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. بهرغم همکاریهای ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!
مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر میرسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پروندههای مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل میکند.
واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابتشده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حلوفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده» بردارد، ازاینرو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بیمعنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هستهای محسوب میشود.
واقعیت آن است که دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخنما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقهای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنالهای مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!
این مطلب نخستین بار در سایت مشرق منتشر شده است.